دربافت نامه
یک-پیشنهاد-به-محمود-احمدی-نژاد-از-میلاد-دخانچی
حجم: 126 کیلوبایت
توضیحات: با ارایه یک آسیب شناسی تاریخی از وضعیت اسلامیسم معاصر ایرانی، میلاد دخانچی به محمود احمدی نژاد پیشنهاد میکند که به جای قدرت رسمی به عرصه فرهنگ نقل مکان کند.
دربافت نامه
یک-پیشنهاد-به-محمود-احمدی-نژاد-از-میلاد-دخانچی
حجم: 126 کیلوبایت
توضیحات: با ارایه یک آسیب شناسی تاریخی از وضعیت اسلامیسم معاصر ایرانی، میلاد دخانچی به محمود احمدی نژاد پیشنهاد میکند که به جای قدرت رسمی به عرصه فرهنگ نقل مکان کند.
یکی از تکان دهنده ترین جمله هایی که در فرهنگ بشری گفته شده،
جمله زیر از امیرالمومنین علی (ع) در یکی از دعاهای نهج البلاغه است.
🔹" اللَّهُمَّ اجْعَلْ نَفْسِی أَوَّلَ کَرِیمَةٍ تَنْتَزِعُهَا مِنْ کَرَائِمِی
وَ أَوَّلَ وَدِیعَةٍ تَرْتَجِعُهَا مِنْ وَدَائِعِ نِعَمِکَ عِنْدِی
"خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی، جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری"
یعنی نکند قبل از اینکه جانم را بگیری، شرفم، انسانیتم، عدالتم، و....
گرفته شده باشد و تبدیل به یک تفاله ای شده باشم که تو جانم را می گیری.
و این همان جمله معروف است که می گوید: ما آمده ایم تا زندگی کنیم و قیمت و ارزش پیدا کنیم؛ نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم.
✨نهج البلاغه خطبه 215
شوخی و جدی مدیر آپارات با مدیر تلگرام
عصر ایران - محمد جواد شکوری، مدیر سایت آپارات، رنجنامه ای از فشارهای وارده بر تیم آپارات را به رشته تحریر درآورده و یا عنوان "چند کلمه شوخی و جدی با مدیر تلگرام " در وبلاگش منتشر کرده است که می خوانید:
پاول سلام، تلگرامت چطوره؟
خواستم یکم باهات درد دل کنم.
خوش به حالت پاول که اینجا نیستی تا روی محتوی انقدر بهت سخت بگیرن و اعتبار سرویست رو زیر سوال ببرن.
خوش به حالت پاول ، تلگرامت هر جور که مردم دوست دارن کار می کنه و صدای کسی بهت نمیرسه !!
پاول، جدی جدی خوش بحالت، هیچ وقت نگران این نیستی که برخی سازمان ها و اشخاص حقیقی و حقوقی ازت شکایت کنن و ماهی چند بار اینور و اون ور بری و پاسخ کارهای کرده و نکرده ات رو بدی.
پاول باورت نمیشه صدا و سیما کشور من صبح تا شب داره توی برنامه هاش تبلیغت رو می کنه ولی به سرویس های فارسی که می رسه صد جور قیقاج می رن که اسممون رو نبرن، وقتی اپلیکیشن برای دانلود دارن می گن " گوگل پلی و نمونه های داخلی" ، وقتی کانال رو آپارات دارن و از دهن مجری می پره، براش توبیخ کتبی می فرستن، اصلا می دونی توبیخ چیه؟! به هنرمندان اخطار می کنن که اگر با اینها کار کنید ممنوع التصویر میشید، از کار بیکار میشید !! مگه ما چیکار داریم میکنیم ؟!
پاول، نوش جونت، فقط به توسعه سرویست فکر می کنی، ایده پردازی می کنی، کلاسترهات رو تیون می کنی، ولی ما باید صد جور مراقبت های دیگه هم داشته باشیم تا سرویس مون رشد کنه و طیف وسیع تری از کاربران رو پوشش بده .
پاول اینجا جای عجیبیه، اگر نباشی و دست کسی بهت نرسه هر کاری بخوای می کنی ولی اگر دم دست بعضی ها باشی به همه چیت گیر می دن.
پاول باورت نمیشه اینجا بعضی ها افتخارات رو دفن می کنن، فقط برای اینکه خودشون مفتخر نیستن، از کار میندازنت چون خودشون کار نکردن.
پاول اون وقتی که داری به فیچرهای جدیدت فکر می کنی که چجوری بترکونی، من دارم به فیچرهای یواشکیم فکر می کنم که هیچ کس متوجه نشه!! آخه اینجا خیلی چیزها از نظر خیلی ها همینجوری دلبخواهی ممنوعه، کلی فکرهای باحال داریم که جیگر لانچش رو نداریم. اصلا می دونی جیگر چیه؟ تا حالا به جیگر احتیاجت شده؟
پاول قانون جرایم رایانه ای می دونی چیه؟ رسانه کاربر محور چی؟؟ تا حالا تو سایت ساماندهی فراموشی رمز زدی ؟ اصلا لازم شده از چندجا که هیچی، از یکجا مجوز بگیری؟ تا حالا مجوزهای جور واجور سرعتت رو کم کرده؟
پاول خوشا به جات، نه فقط تو، بقیه سرویس های هم که بیرون از این کشور هستند، خیلی جاشون راحته ، حالشون خوبه!! چون محتوای مورد سلیقه مردم توشون می چرخه، هم مردم خوش حال ترن و هم اگر دیگه خیلی بیرون خط قرمز باشه همون یک محتوا مسدود میشه، به جای دیگه ای آسیب نمی رسه ، کاش قوانین برای همه یکسان بود، فعلا شما آزاد و ما اسیر، خداوکیلی دوست ندارم تو مثل ما اسیر بشی ولی آرزو می کنیم ما هم مثل تو آزاد بشیم .
پاول بعضی ها می گن ما هم مثل تو باید بزنیم بیرون، تا وقتی این تبعیض بین ما و شما وجود داره، حس و حال پیشرفت و ساختن هر روز کمرنگ تر میشه، ولی چیکار کنیم پاول، ما اینجا رو دوست داریم بهش عادت داریم دلمون براش تنگ میشه...و مثل همیشه با امید زنده ایم و می دونم یک روزی درست میشه، امیدوارم فقط خیلی دیر نشه.
تا امروز با چنگ و دندون و توانایی های تیمیمون قامتمون رو راست نگه داشتیم، کار دیگه ای هم البته بلد نیستیم و مثل اینکه همینجوری هم باید ادامه بدیم، فقط خواستم یکم گپ بزنم باهات دلم وا شه یه موقع به دل نگیریا.
بای
محمد جواد از آپارات
گاهی متهمّش میکردند که شعرهای مهجور قدما را میدزدد
و پس و پیش میکند و به اسم خودش به خلق الله قالب میکند. گاهی هم شعرهایش را میدزدیدند
و بدون پس و پیش کردن به اسم خودشان به خلقالله قالب میکردند.
آوانگارد هم بود، موهایش را شانه نمیزد و بهجای ژل از سرش گِل
میچکید. با همان لباس مندرس خاکآلود که لباسش کارگریاش بود و کفشهای پلاستیکی
پاره پاره به جلسات ادبی میرفت و شعر میخواند. بعضی وقتها بیلش را هم با خودش میبرد
و دم در پارک میکرد.
کار یغما، این نبود که دستی به سر و گوش کلمات دستمالیشده
شاعران دیگر بکشد و آنها را با یک هیئت تألیفی جدید، تحویل جماعت بدهد. او خودش
کلمات را شکار میکرد و به بند میکشید و در قفس شعر به نمایش میگذاشت.
نهنگ موج عشقم، در گِل ساحل نمیگنجم
شنا باید در اقیانوسم، اندر گل نمیگنجم
زبانی آسمانی دارم، امّا کس نمیفهمد
حدیث قدسم، اندر گوش هر غافل نمیگنجم
اگر فهم سخن یا درک من ننمود نادانی
عجب نبود که در اندیشه جاهل نمیگنجم
بیابانگرد و صحراورز و دور از مردمم، آری
میان شهر در غوغای بی حاصل نمیگنجم
نگارم گفت: بیرون کردم از دل مهر یغما را
بگو: من مرغ کیوان رفعتم،در دل نمیگنجم